سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن را که نزدیک واگذارد ، یارى دور را به دست آرد . [نهج البلاغه]
از وهابیت بگویم
درباره



از وهابیت بگویم

وضعیت من در یاهـو
محمد بن تاج
درباره وهابیت وپاسخ به شبهات درمورد وهابیت خواهد بود

بایاد خدا

 

پیشرفت اسلام در اروپاوشکست اندلس برای غرب صلیبی بسیار تلخ وناگوار بودواورابه فکرواندیشه انتقام واداشت ودرسالهای پایانی قرن پنجم پاپ رم با فرمان حمله به فلسطین (قبله اول اسلام)صدها هزارمسیحی برافروخته از کینه دیرینه صلیب رابر ضد توحید ازاروپا به را انداخت تا قدس را قتلگاه مسلمانان سازد وبه دنبال جنگهای مشهور صلیبی که حدود200 سال(489-690)بطول انجامیدومیلیونها کشته ومجروح بجای گذاشت آغاز گشت.

در همان زمانی که مصروشام سخت باصلیبیان درگیر بودندامت اسلامی باطوفانی مهیبتر یعنی حمله مغولان به رهبری چنگیزمواجه گردید که اثار ارزشمند اسلامی را نابودویاغارت کردند.

پنجاه سال بعدازان سال(656 )توسط هلاکونواده چنگیز بغداد به خاک خون کشیده شدوطومار خلافت عباسی در هم پیچید.

وسپس بر سرحلب وموصل(657-660)همان بلا امد که بر سربغداد گذشته بود.

ابن اثیر مورخ مشهور می نویسد:مصائب وارده برمسلمینازسوی مغول انچنان سهمگین بود که مرا یارای نوشتن انها نیست وای کاش مادر مرا نمی زایید.(الکامل فی تاریخ:12/385)

گفتنی است که در طول سلطه مغول فرستادگان سلاطین همواره کوشیدند که با جلب نظر مغولان وهمدستی انان امت اسلامی را از دو سو تار مار کنند.

افزون بر اینکه مادر وهمسر هلاکو مسیحی بودند وسردار بزرگش در شامات (گیتوبوقا)نیز مسیحی بود.

وهمچنیناباقاخان(663-680)فرزندهلاکوبا دختر امپراطور روم شرقی ازدواج کردوپاپ وسلاطین فرانسه وانگلیس بر ضد مسلمین متحد شدند وبه مصر وشام لشگر کشید.

واز همه بدتر( ارغون)نوه هلاکو (683-690)به وسیله وزیر یهودیش سعدالدوله ابهری دراندیشه تسخیر مکه وتبدیل به بتخانه افتادومقدمات این دسیسه را نیز فراهم ساخت که خوشبختانه با بیماری ارغون وقتل سعدالدوله ان فتنه بزرگ عملی نشد. الحمدولله.(رجوع شود به کتاب وهابیت مبانی فکری وکارنامه عملی ))تالیف دانشمند فرزانه وفقیه توانا حضرت ایت الله سبحانی ص 21-24)

در چنین زمان حساسی که کشورهای اسلامی در تب تاب این درگیریهای ویرانگر می سوخت ومسلمانان مورد حمله های ناجوانمردانه شرق وغرب قرار گرفته بودند ((ابن تیمیه))موسس اندیشه های وهابیت به نشر افکار خود پرداخت وشکاف تازه ای در امت اسلامی ایجاد کرد.

ان تیمیه بنیانگذار فکری وهابیت

احمد بن تیمیه سال 665ق پنج سال پس از سقوط خلا فت بغداد در حران از توابع شام به دنیا امدوتحصیلات اوله را در ان سرزمین به پایان رساند.وپس از حمله مغول به اطراف شام وهمرا خانواده اش به دمش رفت ودر انجا اقامت گزید.

در سال 698 ه ق به تدریج اثار انحراف در وی طاهر شد خصوصا به هنگام تفسیر ایه شریفه(الرحمن علی العرش استوی)در شهر حمات(یکصد پنجاه کیلومتری شهر دمشق) برای خداوندبرای خداوند تبارک وتعالی جایگاهی در فراز اسمانها که بر تخت سلتنط متکی است تعین کرد.(طه/5)اودر کتاب العقیدت المحمودیه :429میگوید:ان الله تعالی فوق کل شیئ وعلی کل شیئ وانه فوق العرش وانه فوق السماء...

این تفسیر مخالف ایات قران چون(لیس کمثله شیء)و(ولم یکن له کفوا احد)می باشد که خداوند را از هرگونه تشبیه به صفات مخلوقات باز داشته است.(شوری/11)(اخلاص/4)

انتشار این افکار باطل((ابن تیمیه))در دمشق واطراف ان غوغایی بر پاکرد وگروهی از فقها علیه او قیام کرده واز جلال الدین حنفی قاضی وقت محاکمه وی را خواستار شدندولی وی از حضوردر دادگاه امتناع ورزید.

((ان تیمیه))همواره با آراء خلاف خود افکار عمومی را متشنج ومعتقدات عمومی را جریحه دار می کرد تا اینکه هشتم رجب سال 705قضات شهر همراه با وی درقصر نائب السلطنه حاضر شدندوکتاب ((الواسطیه))وی قرائت شد وپس ازدوجلسه مناظره با( کمال الدین زملکانی)واثبات انحراف فکری وعقیدتی ((ابن تیمیه))وی به مصر تبعید شد.

در انجا نیز بخاطر نشر اندیشه های انحرافی توسط ((ابن محلوف مالکی)) قاضی وقت به زندان محکوم گشت وسپس در ابیع الاول سال707 از زندان ازادشد ولی بخاطر پافشاری بر نشر عقاید باطلش قاضی((بدرالدین))وی را محاکمه کرد واحساس نمود که وی در قضیه توسل به پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه واله وسلم ادب را به حضرت رعایت نمیکند بنابر این اورا روانه زندان کرد.(ابدایه ونهایه:14/47)

وعاقبت دسال 708 از زندان ازاد شدولی فعالیت مجدد وی باعث شد که اخرین ماه صفر سال 709 به اسکندریه مصر تبعید شود وپس از هشت ماه به قاهره باز گردد.

ابن کثیر می نویسد:در 22رجب سال 720 بخاطر فتوای دور از مذهب اسلامی به دارالسعاده احضار شدوقضات هر چهار مذهب 0حنفی-مالکی-شافعیوحنبلی )اورامذمت وبه زندان محکوم کردند تا در دوم محرم سال 721 از زندان ازاد گردید.

شوکانی از علمای بزرگ اهل سنتمی نویسد طبق فتوای قاضی مالکی دمشق که حکم به کفر او داده بود در دمشق ندا در دادند که هرکس معتقد به عقاید ((ابن تیمیه ))باشد خون ومالش حلال است((من اعتقد عقیدت ابن تیمیه حل دمه وماله)) (الدررالکمانت:1/147"البرالطالع:1/67)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد بن تاج 86/11/11:: 12:8 صبح     |     () نظر