الف( وهابیانمعتقدندشفاعتازسوىافرادمأذونمنعنداللهپذیرفتهمىشودامانمىتوانازخودآنهاخواستتلکهبایدازخداخواستتاخداشفاعتوىرابهانسانعطاکندیااوراشافعانسانقراردهد.ابنتمیمهمىگوید:"اللهمشفعنبینامحمداًفینایومالقیامةاواللهمشفّعفیناعبادکالصالحیناوملائکتکاونحوذلکممایطلبمناللهلااشکالفیهفلایقالیارسولاللهاویاولىاللهاسألکالشفاعةاوغیرهاممالایقدرعلیهالااللهفاذاطلبتفىایامالبرزخکانمناقسامالشرک"
ب(درخواستشفاعتبهنحوىدرخواستدعااستودعاازافرادشایستهامرىپسندیدهاست "یاوجیهاًعنداللهاشفعلناعندالله" ولذادرصحیحبخارىنیزاینکلمهبهمعناىدعابهکاررفتهاستازقبیلباباذااستشفعواالىالاماملیستسقىلهملمیردهمیاباباذااستشفعالمشرکونبالمسلمینعندالقحط.نیشابورىدرتفسیرخوددرذیلآیه "مومنشفیعشفاعةحسنةیکنلهنصیبمنهاومنیشفعشفاعةسیئةیکنلهکفلمنها" (نسا/ء(85)مىگویدشفاعتبهدرگاهخداوندهماندعاکردنبراىشخصمومنمىباشد.
ج(طلبدعاازمومننهدرحیاتوىشرکاست (ولوانهماذظلمواالقسم...نساء(64)ونهدرخواستشفاعتآخرتپیامبردرزمانحیاتهمانگونهکهترندىدرصحیحخودازانسبنمالکروایتمىکند:" سألتالنبىانیشفعلىیومالقیامةفقالانافاعلقلتفایناطلبکقالعلىالصراط" ونهشفاعتوطلبدعاازارواحانبیاءواولیاءشرکآمیزمىباشدچراکهارتباطارواحپسازمرگبادنیاقطعنگردیدهوامکانآنموجوداست. شاهدآنکهابنعباسمىگوید: حضرتامیرپسازتفسیلپیامبرمىفرماید: بابىانتوامىاذکرناعندربکوجعلنامنربکیاابوبکرپسازوفاتپیامبرپارچهازصورتآنحضرتکنارمىزندومىگویدبابىانتوامىطلبتحیاوصیتاواذکرناعندربک
د)صرفاینکهشفاعتفعلخداستوانتسابآنبهغیرخداموجبشرکمىشوددلیلمحکمىنیستچراکهانتسابافعالواعمالىازایندستبهغیرخدادرخودقرآنوجودداردافعالىازقبیلاماته،احیاء،توفى،اعانهو...
ه)روشناستکهشفاعتدرآخرتبهدستخداستمنتهىرحمتومغفرتازمجراىبندگانکمالیافتهجارىمىشودکهبهفرمانواذنخداوند،گناهکارانازمجراىمتعددبهرحمتایزدىمرتبطمىشوند.
و)اگرازپیامبردرزمانحیاتشمىتوانطلبشفاعتنمودوموجبشرکنمىشود،بعدازوفاتشنیزنمىتواندموجبشرکگرددچوناصلعملتفاوتىنیافتهاست.
ز)زرقانىدرالمواهبمىگوید: اگرکسىبگویداللهمانىاستشفعالیکبنبیکیانبىالرحمةاشفعلىعندربکاستجیبله.
ح)اینچنیننیستکهاولیاءدربارههرکسوبدوندلیلشفاعتنکنندبلکهآنرابهکسىمتوجهمىسازندکهرابطهایمانىاوقطعنشدهوبهواسطهبرخىکارهاىخوباستحقاِتعلقچنیندعایىوتبدیلشدنبهیکانسانپاکرامىیابد.
ط)براىتوضیحبیشترمىتوانبهکتابشفاعتدرقلمروعقلوقرآنوحدیثمراجعهنمود.
اعتقاد به سلطه غیبى و قدرتهاى فوِ العاده اولیاء
الف-اولیاء در برخوردارى از قدرت هاى خارِ العاده، بالاصاله و بالاستقلال قادر نمى باشند.
ب-سلطه غیبى و تصرف حضرت مسیح در قرآن و تبرى الاکمه و الابرص باذنى واذتخرج الموتى باذنى) مائده /110)
ج-قدرت نمائى یاران سلیمان قال الذى علم من الکتاب انا اتیک به قبل یرتد الیک طرفک نمل/ 39)
د-تصرف سلیمان، و سلیمان الریح عاصفة تجرى بامره الى الارض التى بارکنا فیها انبیاء/ 81)
ه-سلطه غیبى موسى، اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتاعشرة عینا بقره60/ )
و-قرآن در جاى جاى برخى افعال رابه غیر خدا منتسب کرده است مثل ارزاِ (فارز قدهم منه)، خلق کردن (انى اخلق لکم من الطین کهیئة الطیر...)ابراء اکمه و ابراص، احیاء موتى، اعتاء(و مانقموا منهم الا ان اعتاهم الله و رسوله) یا شفاى مریض و... همه این شواهد نشان مى دهد که نسبت دادن افعال الهى به غیر خدا نمى تواند شرک باشد مگر اینکه انجام این امور رابالصالة یا بالاستقلال بدانیم
کلمات کلیدی: