در اتقان و صحت سند حدیث سخنى نیست و پیشواى وهابیان ابن تیمیه نیز سند را صحیح خوانده و گفته است که مقصود از ابوجعفر که در سند حدیث است همان ابوجعفر خطمى است که ثقه است.
رفاعى نویسنده معاصر وهابى درباره این حدیث مى گوید:
شکى نیست که این حدیث صحیح و مشهور است.
در نتیجه در سند حدیث جاى بحث و مناقشه نیست.
دلالت حدیث:
از مضمون حدیث بدست مى آید که پیامبر به فرد نابینا تعلیم داد که پیامبر رحمت را وسیله خود قرار دهد و به او توسل بجوید و از خدا بخواهد که حاجتش را برآورده سازد.
به عبارت واضح تر نابینا از خدا بوسیله نبى درخواست برآورده شدن حاجتش را نمود نه اینکه دعا و نبى را وسیله قرار دهد و اگر کسى این ادعا را کند لازمه اش در تقدیر گرفتن لفظ دعا است که عدم تقدیر اولى و صحیح است.
ولذا تلاش این گروه در توجیه حدیث و تقدیر لفظ دعا درست نیست و این مطلب که نابینا به خود نبى (ص) توسل جسته است از فقرهاى مختلف حدیث بدست مى آید از جمله
1)اللهّم إنى اَسْألُکَ وَاَتَوَجَه الیک بنبیک
بارالها از تو درخواست مى کنم و به تو روى مى آورم بوسیله پیامبرت .در این فقره از حدیث نابینا بوسیله خود پیامبر خدا (بنبیک) به خداوند روى مى آور.
2)محّمد نبى الرحمه.
در حدیث لفظ نبیک را با جمله محمد نبى الرحمه توصیف مى کند تا دقیقاً منظور روشن گردد.
3)یا محمد انى اتوجه بک الى ربى.
لفظ "بک" مى رساند که حضرت محمد (ص) را وجهه دعاء خود قرار داده نه دعاى او را.در مجموع تقدیر گرفتن لفظ دعاء در تمام فقرات و ردّ کردن توسلّ به خود پیامبر توسط رفاعى نویسنده معاصر وهابیت صحیح نیست.
شیخ منصور على ناصف از علماء بزرگ قرن حاضر مصر و مؤلف "التّاجُ لِلُا صُولِ فى احادیثِ الرسول پیرامون حدیث مطالبى دارد.وى پس از نقل حدیث و تصدیق صحت آن از طریق قرمؤى و ابن ساجه مى نویسد:
"این نصوصِ صحیح ما را به صحت توسل به صالحان رهبرى مى کند و نشان مى دهد که نه تنها توسل جائز است بلکه مستحب و خواسته شده است.ما در کتاب نیت، داستان توسل گروهى را که در غار محبوس شده بودند به اعمال صالح خود نقل کردیم، هرگاه توسل به عمل صالح صحیح و پا برجا شد، توسل به صالحان که مبدأ و مصور اعمال صالح مى باشند به نحو شایسته صحیح تر خواهد بود.انصاف و پیروى از حق بهتر از پیروى از مذهبى است که انسان انتخاب کرده است و بازگشت به حق فضیلت است.
کلمات کلیدی: